مزاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) اشتغال ورزیدن در کاری مروسیدن و رنج کشیدن در آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با چیزی واکوشیدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). زِوال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) || با کسی واکوشیدن . (دهار). || اراده ٔ کاری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).و رجوع به مزاولت و مزاوله شود. یقال : زاوله مزاولةو زوالا؛ أی عالجه و حاوله و طالبه . (ناظم الاطباء). || چیزی را با چیزی قرین کردن . (غیاث ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.